wellcome to our home

 

wellcome to

 

http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com

&

 

http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com

web

تاريخ جمعه 28 مهر 1398برچسب:,سـاعت 13:36 نويسنده Mahan & Maryam

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود

داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود

بی تو برای شاعری واژه خبر نمی کند

بغض دوباره دیدنت هست و به در نمی شود

فکر رسیدن به تو فکر رسیدن به من

از تو به خود رسیده ام اینکه سفر نمی شود...

 

 

إدامـــــــه شعر در إدامــــــــه مطلب...


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,سـاعت 13:32 نويسنده Mahan & Maryam

 

هرگز به آدم ها نخند ..


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ شنبه 13 آبان 1391برچسب:,سـاعت 20:0 نويسنده Mahan & Maryam

 

مزرعه را ملخ ها جویدند و ما برای کلاغ ها مترسک ساختیم

و این بود شروع جهالت ...

تاريخ شنبه 13 آبان 1391برچسب:,سـاعت 19:53 نويسنده Mahan & Maryam

baran-jodai-rezasori

 

من نه عاشق بودم

و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من...

من خودم بودم و یک حس غریب

که به صد ریب و هوس می ارزید...

من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت

گرچه در حسرت گندم پوسید...

من خودم بودم و هر پنجره ای؛

که به سرسبز ترین نقطه ی بودن وا بود...

و خدا میداند بی کسی از ته دلبستگیم پیدا بود...

 

 

ادآمه شعـــــــــــر در ادآمــــــــــــــــه مطلب...

 


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ شنبه 13 آبان 1391برچسب:,سـاعت 13:35 نويسنده Mahan & Maryam


      گرگ هم که باشی،

         عاشق بره ای خواهی شد،

            که تو را به علف خوردن وا می دارد..

                 و رسالت عشق چنین است.. شدن آنچه نیستی.

تاريخ دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:,سـاعت 23:22 نويسنده Mahan & Maryam

زیبا

 
گفتي که پــَر بکش ، برو از آسمان من
باشـد ، قبـول ، کفتر ِ نا مهربان من
 
هر بار گفته ام که : تو را دوست دارمت
پـُر مي شود از آتش ِعشقت دهان من
 
 
اين جمله که براي بيانش به چشم تو
افتـاده است باز به لکنـت ، زبان من
 
آنقدر عاشقـم که تو عاشـق نبوده اي
ديگر رسيـده کارد ، بر اين استـخوان من
 
نه ، شاهنامه نيست که تو پهلوان شوي
اين يک تراژدي ست ـ غم ِداستان من
 
يک شب بيا و ضامن ِ من باش نازنين !
وقتي دخيـل ، بستـه به تو آهوان ِ من
 
دل بــرکن و به شهـرِ دل ِ من بيا عزيز!
زخـم زبان مردم ِ چشـمت ، به جان ِ من
 
بايد که باز با تو خـدا حا فظـي کنـم
آخر رسيـده است به پايـان ، زمان من
 
زیبا
تاريخ یک شنبه 7 آبان 1391برچسب:,سـاعت 23:10 نويسنده Mahan & Maryam

 

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود.

همان دل های بزرگی که جای من در آن است،..

آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.

دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم.

هنوز خدایت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.

و جنسش عوض نمی شود ...

و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...برای همیشه!

چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،

صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

تاريخ جمعه 5 آبان 1391برچسب:,سـاعت 20:11 نويسنده Mahan & Maryam

 

حتما برید ادامه ی مطلب و داستان استاد سختگیر رو بخونید..

خیلی جالبه..


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:,سـاعت 10:9 نويسنده Mahan & Maryam

 

این هم از یک عمر مستی کردنم

 

سالها شبنم پرستی کردنم

 

ای دلم زهر جدایی را بخور

 

چوب عمری بی وفایی را بخور

 

ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت؟

 

خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت

 

من که گفتم این بهار افسردنی ست

 

من که گفتم این پرستو رفتنی ست

 

آه عجب کاری به دستم داد دل

هم شکستو هم شکستم داد دل..

تاريخ چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:,سـاعت 21:19 نويسنده Mahan & Maryam

 

         اگر چه عاشق برفم بهار هم خوبست
                            بدان به خاطر تو
انتظار هم خوبست
                                                 دلم به خلوت تابوت رفت دلِ تنگم
                                                                       ولی برای دل من مزار هم خوبست

 

تاريخ سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,سـاعت 17:49 نويسنده Mahan & Maryam

         


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,سـاعت 17:19 نويسنده Mahan & Maryam

نایت اسکین

 

نپرس از من چرا تب کرده چشمات

خدا میدونه غمخواری نمیخوام...

نیا نزدیک به من واگیر داره؛تب بی تابی تلخ نفسهام...

میدونم درد و دل خوبه ولی من؛

نمیخوام دستم رو شه پیش مردم...

چه میدونی چه دردی داره عادت؛

به حرف و طعنه ها و نیش مردم...

برو...این خونه جای هردومون نیست

بذار با درد هر روزم بمیرم...

شنیدم گریه زخمو می سوزونه؛

میخوام وقتیکه میسوزم بمیرم...

تموم شد دوره ی عشق من و تو

به این زودی باید از هم جدا شیم...

من و تو عاشق همدیگه بودیم؛

ولی قسمت نشد با هم بمونیم...

نایت اسکین

 

تاريخ دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:,سـاعت 23:15 نويسنده Mahan & Maryam

دیدم دیدم! .. چشمتو دیدم ..


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ شنبه 29 مهر 1391برچسب:,سـاعت 19:42 نويسنده Mahan & Maryam

 

گاه می اندیشم

خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟

آن زمان که خبر مرگ مرا

از کسی میشنوی،

روی تو راکاشکی می دیدم...


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ شنبه 29 مهر 1391برچسب:,سـاعت 12:54 نويسنده Mahan & Maryam

ziba

 تا حالادقت کردین در کارتونهای زمان بچگیمون؛

تارزان لخت بود،

سیندرلا ۱۲ شب به بعد میومد خونه،

پینوکیو دروغ میگفت،

بتمن با سرعت بالای۲۰۰ مایل بر ساعت رانندگی میکرد

سفیدبرفی توی یه خونه با هفت تا مرد زندگی میکرد

و پاپای پیپ میکشید و تتو داشت...

پس تقصیر ماها نیست.الگوهامون مورد داشتن! بععععععععله!

ziba

تاريخ شنبه 29 مهر 1391برچسب:,سـاعت 12:38 نويسنده Mahan & Maryam

ziba

 

zibaمژده مژدهziba

 

با توجه به فرا رسیدن ایام درس و دانشگاه

و البته تنبلی دانشجویان!!!

روشی رو بهتون معرفی میکنم که دیگه از شر ظرف شستن خلاص بشید...

دوس دارین بدونید اون چیه؟؟؟

بریــــــــــــد ادامــــــــــــه مطـــــــــلب...

ziba


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ جمعه 28 مهر 1391برچسب:,سـاعت 22:15 نويسنده Mahan & Maryam

$

M

 $

Bia Invare Bazar


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ جمعه 28 مهر 1391برچسب:,سـاعت 16:55 نويسنده Mahan & Maryam

 

ziba

عشق؛

مثله کشیدن دو سر یه کش می مونه که دو نفر دارن اونو میکشن

اونوقته که اگه یکی ولش کنه،

دردش واسه کسی می مونه که هنوز اون روسفت نگه داشته ...

ziba

تاريخ جمعه 28 مهر 1391برچسب:,سـاعت 15:59 نويسنده Mahan & Maryam

 


ادامـــه مطـــلـــب
تاريخ جمعه 28 مهر 1391برچسب:,سـاعت 11:55 نويسنده Mahan & Maryam
яima